پنینگ (Panning) در عکاسی چیست و چطور عکس پنینگ بگیریم؟
- نویسنده: حسین بابایی
- تاریخ انتشار:
فهرست عناوین
پنینگ یکی از روشهای جذاب عکاسی است که به شما اجازه میدهد تصاویری پر از انرژی، حرکت و حتی جلوههای انتزاعی خلق کنید. اما پنینگ دقیقاً چطور کار میکند؟ از چه تکنیکها و تنظیماتی باید استفاده کرد؟ و چطور میتوان عکسهای خیرهکنندهای با این روش گرفت؟
در این مقاله به تمام این پرسشها پاسخ داده میشود.
در ادامه، هر آنچه لازم است درباره پنینگ بدانید، از اصول پایه گرفته تا نکات حرفهای و ترفندهای کاربردی همراه با مثالهای متنوع را توضیح میدهیم. بعد از خواندن این مطلب، فقط کافی است تمرین کنید — چون با کمی پشتکار، مطمئناً میتوانید تصاویر فوقالعادهای با حس واقعی حرکت ثبت کنید.
بیایید شروع کنیم.
عکاسی پنینگ چیست؟
پنینگ (Panning) تکنیکی در عکاسی است که در آن هنگام فشردن دکمه شاتر، دوربین را همزمان با سوژه در حال حرکت میچرخانید یا جابهجا میکنید. نتیجهی این کار، تصویری است که سوژهی اصلی واضح و در فوکوس باقی میماند، اما پسزمینه بهصورت خطوط کشیده و محو دیده میشود. این جلوه باعث میشود حس حرکت، سرعت و پویایی به تصویر منتقل شود.

به زبان سادهتر، پنینگ یعنی دنبال کردن سوژه با دوربین در حین عکاسی تا پسزمینه محو شود و سوژه در مرکز توجه قرار گیرد. این روش معمولاً در عکاسی از خودروها، دوچرخهسوارها، حیوانات در حال دویدن یا حتی افراد در حال حرکت استفاده میشود تا بیننده حس کند واقعاً در لحظهی حرکت حضور دارد.
پنینگ معمولاً بهصورت حرکت افقی یا «از چپ به راست و برعکس» انجام میشود، اما محدود به این نوع حرکت نیست. میتوانید دوربین را عمودی (از بالا به پایین) یا حتی بهصورت مورب هم حرکت دهید تا جلوههای متفاوت و خلاقانهتری به دست آورید.
در بیشتر عکسهای پنینگ، سوژه در حال حرکت است — مثل یک خودرو، دوچرخهسوار، دونده یا حیوانی که میدود. در این حالت، عکاس با حرکت دادن دوربین همزمان با سوژه، مسیر حرکت او را دنبال میکند. در نتیجه، پسزمینه بهصورت محو و کشیده ثبت میشود، اما خود سوژه واضح و شارپ باقی میماند.
البته هر حرکتی با دوربین منجر به ایجاد افکت پنینگ نمیشود. حتی اگر موفق شوید پسزمینهای محو و جذاب ثبت کنید، ممکن است سوژهی اصلی تار از آب دربیاید. برای رسیدن به نتایج حرفهای، باید تکنیک حرکت دست و زمانبندی دقیق را با تنظیمات مناسب دوربین ترکیب کنید. در ادامه مقاله بهطور کامل درباره این تنظیمات و روشهای درست انجام پنینگ توضیح داده میشود.
چه زمانی باید از پنینگ استفاده کرد؟
پنینگ یکی از بهترین روشها برای ثبت تصاویر هنری از سوژههای متحرک است. این تکنیک نهتنها حس حرکت را بهخوبی منتقل میکند، بلکه از نظر بصری هم بسیار جذاب و چشمنواز است. به همین دلیل، هر زمان که با سوژهای نسبتاً سریع روبهرو هستید که در مسیری قابل پیشبینی حرکت میکند، فرصت خوبی برای استفاده از پنینگ دارید.
برای مثال:
• خودروهایی که با سرعت در جاده حرکت میکنند
• حیوانات وحشی که در دشت میدوند
• پرندگانی که در آسمان در حال پروازند
• دوندگان یا افراد در حال دویدن در پیادهرو
در تمام این موقعیتها، حرکت سوژه واضح و قابل دنبال کردن است؛ بنابراین میتوانید دوربین را با ریتم حرکت او هماهنگ کنید و تصویری خلق کنید که در آن سوژه شارپ و واضح باشد، اما پسزمینه با خطوط کشیده و محو جلوهای پویا و پرانرژی پیدا کند.

پنینگ بهویژه زمانی کاربردی است که نور محیط کم باشد و نتوانید با روشهای معمول عکس واضحی بگیرید. برای مثال، اگر در غروب در حال عکاسی از پرندگانی در حال پرواز باشید، ممکن است نتوانید سرعت شاتر را بیشتر از ۱/۸۰ ثانیه تنظیم کنید. در این حالت، عکس معمولی احتمالاً تار و لرزان میشود، اما همین سرعت شاتر برای گرفتن یک عکس پنینگ عالی است، چون با محو کردن پسزمینه، حس حرکت را به زیبایی منتقل میکند.
با این حال، باید بدانید که عکاسی پنینگ همیشه همراه با درصد بالایی از خطا است، حتی برای عکاسان حرفهای. اگر تنها یک فرصت برای عکاسی از سوژه دارید — مثلاً پرندهای کمیاب که فقط یکبار از مقابل شما عبور میکند — بهتر است یک عکس معمولی بگیرید و پنینگ را برای موقعیتهای تمرینی یا سوژههای تکرارشونده بگذارید.
از طرف دیگر، چون پنینگ تصاویری بسیار هنری و احساسی تولید میکند، همیشه مناسب کارهای مستند یا خبری نیست. برای مثال، در عکاسی ورزشی خبری، مانند بازی فوتبال برای روزنامه، معمولاً به دنبال ثبت جزئیات دقیق و واضح هستید، نه جلوههای هنری.
نکتهی مهم دیگر این است که سوژه باید بهصورت موازی با موقعیت شما حرکت کند، نه به سمت شما یا دور از شما. اگر سوژه مستقیم به طرف دوربین بیاید یا از آن دور شود، عملاً نمیتوانید دوربین را در جهت حرکتش بچرخانید، و در نتیجه افکت پنینگ شکل نمیگیرد و تصویر نهایی تار و نامشخص میشود.
چطور عکسهای پنینگ بگیریم: تنظیمات و تکنیکها
پنینگ از جایی شروع میشود که یک سوژه در حال حرکت داشته باشید. اگر برای اولینبار میخواهید این تکنیک را تمرین کنید، بهترین گزینه عکاسی از خودروهاست. خودروها همیشه در دسترساند، مسیر حرکتشان قابل پیشبینی است و با سرعت نسبتاً بالا حرکت میکنند. به همین دلیل، میتوانید بهخوبی سرعت چرخش دست و زمانبندی خود را تمرین دهید و با ریتم حرکت سوژه هماهنگ شوید.
وقتی کمی در این تکنیک مهارت پیدا کردید، میتوانید به سراغ سوژههای چالشبرانگیزتر بروید؛ مثل ورزشکاران در حال دویدن، حیوانات در حال حرکت یا پرندگان در حال پرواز. این سوژهها حرکات غیرقابلپیشبینیتری دارند و کنترل سرعت و جهت حرکتشان سختتر است، اما نتیجه نهایی میتواند بسیار چشمگیر و پرانرژی باشد.
در مراحل بعدی مقاله، به تنظیمات دقیق دوربین، سرعت شاتر مناسب و نحوه حرکت صحیح دوربین برای ثبت بهترین عکسهای پنینگ خواهیم پرداخت.
بنابراین ابتدا مکانی را انتخاب کنید که در آن سوژههای متحرک زیادی وجود داشته باشند، سپس تنظیمات دوربین خود را انجام دهید. هر موقعیت شرایط نوری و سرعت سوژه متفاوتی دارد، اما بهصورت کلی میتوانید از تنظیمات پایه زیر شروع کنید:
حالت عکاسی (Camera Mode): Shutter Priority یا Manual
سرعت شاتر (Shutter Speed): حدود ۱/۶۰ ثانیه
دیافراگم (Aperture): حدود f/8 (البته بسته به میزان نور محیط میتوانید آن را بازتر یا بستهتر انتخاب کنید)
ایزو (ISO): ۱۰۰ برای داشتن تصویری با نویز کم
حالت فوکوس (Focus Mode): AF-C یا AI Servo برای فوکوس پیوسته، یا در صورت نیاز Manual
وقتی سوژه در فاصلهای چند صد متری قرار دارد، از درون ویزور (چشمی دوربین) آن را دنبال کنید و از همان لحظه شروع به حرکت دادن لنز در مسیر حرکتش کنید. منتظر نمانید تا درست جلوی شما قرار بگیرد؛ هرچه زودتر پنینگ را آغاز کنید، بهتر میتوانید سرعت حرکت سوژه را تشخیص داده و حرکت دستتان را با آن هماهنگ کنید.

زمانی که سوژه به نزدیکی موقعیت شما میرسد، چندین عکس پیاپی بگیرید. هرچه تعداد عکسها بیشتر باشد، احتمال اینکه یکی از آنها کاملاً شارپ و بینقص باشد نیز بالاتر میرود.
حتی بعد از عبور سوژه، همچنان با لنز او را دنبال کنید. شاید این کار بیاهمیت به نظر برسد، اما ادامهی حرکت پس از فشردن شاتر باعث میشود حرکت دوربین نرمتر و یکنواختتر باشد و در نتیجه پسزمینه با خطوطی منظمتر و زیباتر محو شود.
در پایان، عکسها را روی صفحهی LCD دوربین مرور کنید و در صورت نیاز، سرعت شاتر یا میزان نوردهی را تنظیم کنید. سپس دوباره تلاش کنید — چون در عکاسی پنینگ، تمرین و تکرار کلید رسیدن به نتایج حرفهای است.
نکات و ایدههایی برای عکاسی پنینگ
حالا که با اصول پایهی عکاسی پنینگ آشنا شدید، وقت آن است که چند نکته و تکنیک پیشرفتهتر را یاد بگیرید تا بتوانید عکسهای حرفهایتر و چشمگیرتری بگیرید.
۱. برای افزایش شانس موفقیت، از حالت عکاسی پیاپی (Burst Mode) استفاده کنید
در این حالت، دوربین در هر ثانیه چندین عکس پشتسرهم ثبت میکند، و این قابلیت در عکاسی پنینگ بسیار مفید است. همانطور که پیشتر گفته شد، هرچه تعداد شاتهای شما بیشتر باشد، احتمال اینکه یکی از آنها دقیقاً در لحظهی مناسب و با وضوح کامل گرفته شود، بالاتر میرود.
بنابراین قبل از شروع عکاسی، دوربین را از حالت تکشات (Single Shot) به حالت عکاسی پیاپی (Continuous Shooting) تغییر دهید. اگر نمیدانید چطور باید این کار را انجام دهید، کافی است به دفترچه راهنمای دوربین خود نگاهی بیندازید.
در هنگام عکاسی، دکمه شاتر را فشار دهید و نگه دارید. در حالی که دوربین در حال ثبت چندین عکس پشتسرهم است، حرکت نرم و یکنواخت خود را در جهت حرکت سوژه ادامه دهید. این کار باعث میشود چندین تصویر با موقعیتها و ترکیببندیهای مختلف از یک حرکت ثبت شود و در نهایت بتوانید بهترین فریم را از میان آنها انتخاب کنید.
بهاینترتیب، حتی اگر چند عکس تار یا نامتعادل هم داشته باشید، احتمال اینکه یکی از آنها بینقص و چشمگیر باشد بسیار زیاد است.
علاوه بر اینکه حالت عکاسی پیاپی (Burst Mode) شانس شما را برای گرفتن عکسهای خوب بیشتر میکند، یک مزیت مهم دیگر هم دارد:
با فعال بودن این حالت، دیگر لازم نیست چندین بار پشتسرهم دکمهی شاتر را فشار دهید.
وقتی بارها شاتر را بهصورت دستی میزنید، احتمال لرزش دوربین بالا میرود و همین لرزش میتواند باعث تار شدن سوژه یا ناهمواری در خطوط پسزمینه شود. اما در حالت پیاپی، کافی است فقط یکبار دکمه شاتر را فشار دهید و نگه دارید تا دوربین خودش چندین تصویر متوالی بگیرد.
به این ترتیب، هم لرزش دوربین به حداقل میرسد، هم حرکت شما در حین پنینگ روانتر و کنترلشدهتر خواهد بود، و در نتیجه عکس نهایی کیفیت بالاتری خواهد داشت.
۲. از لنزهای مختلف استفاده کنید
انتخاب لنز نقش زیادی در شکل نهایی افکت پنینگ دارد. برای مثال، لنز تلهفوتو (Telephoto) که فاصلهی کانونی بلندی دارد و پرسپکتیو را فشردهتر نشان میدهد، معمولاً جلوهای دراماتیکتر و برجستهتر ایجاد میکند. به همین دلیل، لنزهایی مانند ۷۰-۲۰۰ میلیمتر انتخابی عالی برای پنینگ به شمار میآیند.
در مقابل، لنزهای واید (Wide-Angle) زاویه دید گستردهتری دارند و فضای اطراف سوژه را بیشتر در کادر جای میدهند. گاهی همین ویژگی باعث میشود حس حرکت و عمق در تصویر به شکل متفاوتی منتقل شود. در بعضی موقعیتها، این نوع نگاه باز و طبیعی همان چیزی است که عکاس میخواهد.
از نظر فنی، تفاوت دیگری هم وجود دارد: به دلیل فشرده شدن تصویر در لنزهای تلهفوتو، اگر بخواهید با لنز واید همان میزان محوشدگی پسزمینه را به دست آورید، باید از سرعت شاتر کندتر استفاده کنید.
در نتیجه، هیچکدام از این لنزها ذاتاً بهتر از دیگری نیستند. هرکدام حس و استایل خاص خودشان را به تصویر میدهند. پیشنهاد من این است که با هر دو نوع لنز تمرین کنید و نتایج را مقایسه کنید تا ببینید کدام سبک با دید هنری و هدف شما بیشتر هماهنگ است.
۳. با سرعتهای شاتر مختلف آزمایش کنید
در عکاسی پنینگ، سرعت شاتر مهمترین عامل در ایجاد حس حرکت و محوشدگی پسزمینه است. اگر سرعت شاتر را بیش از حد بالا ببرید، تصویر بیش از اندازه شارپ میشود و هیچ اثری از حرکت یا کشیدگی در پسزمینه نخواهد بود. در مقابل، اگر سرعت شاتر خیلی پایین باشد، نهتنها پسزمینه، بلکه سوژهی اصلی هم تار و نامشخص میشود.
هیچ عدد ثابتی برای سرعت شاتر در پنینگ وجود ندارد؛ همهچیز به سرعت حرکت سوژه بستگی دارد.
بهطور معمول، سرعت ۱/۶۰ ثانیه نقطهی شروع خوبی است، اما باید بسته به شرایط تغییرش دهید:
- برای سوژههای سریعتر، مانند خودروهای مسابقهای، از سرعت شاتر سریعتر مثل ۱/۱۲۵ ثانیه استفاده کنید تا سوژه واضح بماند.
• برای سوژههای کندتر، مثل دوندگان یا دوچرخهسواران، از سرعت شاتر کندتر مانند ۱/۳۰ ثانیه بهره بگیرید تا محوشدگی بیشتری در پسزمینه ایجاد شود.
اصل کار در پنینگ، آزمایش و تکرار است. پس از هر سری عکس، نتایج را روی صفحهی LCD بررسی کنید.
اگر سوژه بیش از حد واضح است و حس حرکت ندارد، سرعت شاتر را کمی پایینتر بیاورید.
اگر سوژه بیش از حد تار و نامشخص است، سرعت شاتر را بالاتر ببرید.
با تمرین مداوم و بررسی دقیق نتایج، بهتدریج درک بهتری از ترکیب مناسب سرعت شاتر، حرکت دست و سرعت سوژه پیدا میکنید و میتوانید کنترل کاملتری بر افکت پنینگ داشته باشید.
۴. دوربین را در حالت Shutter Priority قرار دهید
پیشتر گفتیم که برای عکاسی پنینگ میتوانید از دو حالت Manual یا Shutter Priority استفاده کنید. با این حال، بسیاری از عکاسان حرفهای — از جمله من — ترجیح میدهند از حالت Shutter Priority (اولویت شاتر) استفاده کنند، و دلیل خوبی هم برای آن وجود دارد.

در این حالت، شما فقط سرعت شاتر را انتخاب میکنید و دوربین بهصورت خودکار میزان بازشدگی دیافراگم (Aperture) را تنظیم میکند تا نوردهی درست بهدست آید. به این ترتیب، میتوانید تمرکز خود را روی مهمترین عامل در پنینگ — یعنی کنترل سرعت شاتر — بگذارید و بقیه تنظیمات را به دوربین بسپارید.
در صورت نیاز، میتوانید مقدار ISO را هم تعیین کنید. معمولاً بهتر است آن را روی عدد ۱۰۰ تنظیم کنید و تغییر ندهید، مگر اینکه در محیطی بسیار تاریک عکاسی میکنید.
حالت Shutter Priority مخصوصاً زمانی مفید است که نور محیط متغیر باشد. برای مثال، اگر در حال عکاسی از خودروها یا دوچرخهسوارهایی هستید که گاهی از سایه عبور میکنند و گاهی در نور مستقیم خورشید قرار میگیرند، این حالت باعث میشود دوربین بهطور خودکار نوردهی را اصلاح کند، اما سرعت شاتر ثابت بماند — درست همان چیزی که برای پنینگ نیاز دارید.
در مقابل، اگر از حالت Manual استفاده کنید، باید دائماً مقدار دیافراگم را تغییر دهید تا نوردهی درست حفظ شود، و این کار هم وقتگیر است و هم ممکن است باعث از دست دادن لحظههای طلایی شود.
بنابراین برای تمرکز بیشتر و ثبت روانتر حرکات، Shutter Priority Mode یکی از بهترین گزینهها برای عکاسی پنینگ است.
۵. از سهپایه استفاده کنید
عکاسی پنینگ را میتوان با دست هم انجام داد و گاهی نتایج بسیار خوبی هم به دست میآید، اما استفاده از پایه دوربین در بیشتر مواقع باعث افزایش کیفیت و ثبات تصویر میشود.
دلیلش این است که در سرعتهای شاتر پایین، کوچکترین لرزش دوربین میتواند باعث تار شدن ناخواستهی عکس شود. وقتی دوربین را در دست میگیرید، حتی حرکات طبیعی بدن مانند بالا و پایین رفتن شانهها یا تنفس هم ممکن است لرزش ایجاد کند. در حالی که در پنینگ، شما باید تنها در یک محور — معمولاً افقی — حرکت نرم و دقیقی داشته باشید.
برای اینکه حرکت شما یکنواخت و قابل کنترل باشد، توصیه میشود دوربین را روی سهپایه (Tripod) یا تکپایه (Monopod) نصب کنید. این کار باعث میشود حرکت دوربین فقط در جهت مورد نظر (چپ و راست یا بالا و پایین) انجام شود و لرزشهای اضافی حذف شوند.
همچنین باید به نوع هد سهپایه (Tripod Head) دقت کنید. برخی از هدها مخصوص حرکات نرم و روان طراحی شدهاند و برای پنینگ فوقالعادهاند، در حالی که بعضی مدلها ممکن است باعث حرکت ناگهانی یا نامتعادل دوربین شوند.
نکتهی دیگر مربوط به لنز است: بسیاری از لنزهای مدرن دارای سیستم تثبیتکننده تصویر (Image Stabilization) هستند و بعضی از آنها حالتی ویژه برای پنینگ دارند. این حالت معمولاً فقط لرزشهای عمودی را حذف میکند و به شما اجازه میدهد دوربین را آزادانه در جهت افقی بچرخانید. اگر لنز شما چنین قابلیتی دارد، حتماً آن را امتحان کنید — تفاوت آن را در وضوح و ثبات تصویر بهخوبی احساس خواهید کرد.
۶. فوکوس دقیق داشته باشید
در عکاسی پنینگ، سوژه معمولاً با سرعت زیادی در قاب حرکت میکند، بنابراین فوکوس سریع و دقیق اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر فوکوس را از دست بدهید، حتی با بهترین حرکت دست و نوردهی، عکس نهایی شما تار و بیکیفیت خواهد شد.
برای واضح نگه داشتن سوژه در حالیکه پسزمینه در حال حرکت و محو شدن است، دو روش اصلی وجود دارد:
الف) استفاده از فوکوس خودکار (Autofocus)
اگر تازهکار هستید یا فاصلهی دقیق سوژه از دوربین را نمیتوانید پیشبینی کنید، فوکوس خودکار بهترین انتخاب است. کافی است حالت فوکوس پیوستهی دوربین را فعال کنید:
در دوربینهای Nikon و Sony این حالت AF-C و در دوربینهای Canon AI-Servo نام دارد.
در این حالت، دوربین بهصورت مداوم روی سوژهای که در حال حرکت است فوکوس میکند. برای نتیجه بهتر، از زمانی که سوژه هنوز در فاصلهای دور قرار دارد، شروع به فوکوس کنید و نقطهی فوکوس مرکزی را روی بدن یا بخش اصلی سوژه (مثل تنهی دوچرخهسوار یا خودرو) نگه دارید. در حین پنینگ، این نقطه را تا لحظهی فشردن شاتر روی سوژه ثابت نگه دارید.
ب) استفاده از فوکوس دستی (Manual Focus)
اگر دقیقاً میدانید سوژه از چه مسیری عبور میکند، فوکوس دستی میتواند گزینهی مناسبتری باشد. در این روش، از قبل نقطهای در مسیر حرکت سوژه را انتخاب کرده و فوکوس را روی آن تنظیم کنید. وقتی سوژه به آن نقطه رسید، کافی است دوربین را در مسیر حرکتش بچرخانید و چندین عکس پیاپی بگیرید. در این حالت نیازی نیست نگران قفل شدن یا از دست رفتن فوکوس باشید.
در هر دو روش، فراموش نکنید که دوربین را در حالت عکاسی پیاپی (Burst Mode) قرار دهید و هنگام عبور سوژه دکمه شاتر را نگه دارید تا چندین تصویر متوالی ثبت شود. این کار شانس شما را برای ثبت یک فریم دقیق و شارپ با افکت حرکتی زیبا چند برابر میکند.
۷. موقعیت خود را بهدرستی انتخاب کنید
برای اینکه لنز بتواند بهدرستی روی سوژه فوکوس کند و فضای کافی برای حرکت و ترکیببندی داشته باشید، باید فاصلهی مناسبی بین دوربین و سوژه حفظ کنید.
اگر بیش از حد به سوژه نزدیک شوید، فوکوس کردن — حتی در حالت دستی — میتواند بسیار دشوار یا حتی غیرممکن شود. دلیلش این است که هر لنز یک حداقل فاصله فوکوس (Minimum Focus Distance) دارد، و اگر سوژه از این حد نزدیکتر شود، لنز دیگر نمیتواند روی آن فوکوس کند.
علاوه بر این، وقتی سوژه بیش از حد نزدیک است، نگه داشتن آن در داخل قاب و کنترل حرکت دوربین سختتر میشود. بنابراین معمولاً بهتر است یک یا دو قدم عقبتر بایستید تا هم فوکوس راحتتر انجام شود، هم فضای کافی برای دنبال کردن حرکت سوژه در قاب داشته باشید.
در انتخاب موقعیت خود، به پسزمینه (Background) نیز دقت کنید. فقط در اولین نقطهی ممکن نایستید؛ کمی جابهجا شوید تا زاویهای پیدا کنید که پسزمینه به برجستهتر شدن سوژه کمک کند.
بهطور کلی، عکسهای پنینگ زمانی چشمگیرتر میشوند که بین سوژه و پسزمینه تضاد بصری وجود داشته باشد و پسزمینه شامل دو یا چند رنگ متفاوت باشد. در این حالت، خطوط محو پسزمینه علاوه بر انتقال حس حرکت، نوعی ریتم و عمق به تصویر میدهند و فضا را واقعیتر نشان میدهند.
البته، پسزمینهی یکنواخت — مثل ردیف درختان سبز یا دیواری ساده — هم میتواند نتیجهی زیبایی ایجاد کند، چون تمرکز را روی سوژه نگه میدارد. فقط باید از پسزمینههای بیش از حد شلوغ و پرجزئیات پرهیز کنید؛ زیرا ممکن است توجه بیننده را از سوژهی اصلی منحرف کرده و حس حرکت را تضعیف کند.
۸. از فلاش استفاده کنید
در عکاسی پنینگ هیچ قانون ثابتی وجود ندارد، و اگرچه بیشتر عکاسان از نور طبیعی استفاده میکنند، ترکیب پنینگ با فلاش میتواند نتایج بسیار خلاقانه و چشمگیری ایجاد کند.
از آنجا که نور فلاش بسیار سریعتر از هر سرعت شاتر دوربین است، هدف در اینجا این است که یک پالس کوتاه از نور فلاش را با حرکت پنینگ و سرعت شاتر پایین ترکیب کنید. نتیجه، تصویری خواهد بود که در آن سوژه بهصورت واضح و منجمد دیده میشود، در حالیکه پسزمینه همچنان کشیده و محو است؛ یعنی ترکیبی از «توقف» و «حرکت» در یک عکس.
برای این کار، باید دوربین را در حالت Slow Sync Flash قرار دهید. در این حالت، فلاش در کنار سرعت شاتر پایین کار میکند و میتوانید تعیین کنید که فلاش در ابتدای نوردهی (Front Curtain Sync) یا در انتهای نوردهی (Rear Curtain Sync) شلیک شود. هرکدام از این دو گزینه جلوهی متفاوتی ایجاد میکند:
- اگر فلاش در ابتدای نوردهی فعال شود، سوژه در ابتدا ثابت و واضح ثبت میشود و خطوط کشیدهی حرکت در ادامه ظاهر میشوند.
- اگر فلاش در انتهای نوردهی فعال شود، رد حرکت پشت سر سوژه شکل میگیرد که جلوهای طبیعیتر و پویاتر دارد.
پیشنهاد میکنم هر دو حالت را امتحان کنید تا ببینید کدام سبک بیشتر با سلیقه و هدف شما هماهنگ است.
نکتهی مهم این است که این روش تنها زمانی مؤثر است که سوژه بهاندازهی کافی به دوربین نزدیک باشد و فلاش شما قدرت کافی برای تأثیرگذاری روی آن را داشته باشد. بعد از گرفتن یکی دو عکس، نتیجه را روی صفحهی دوربین بررسی کنید تا مطمئن شوید نوردهی درست انجام شده است.
در نهایت، هنگام استفاده از فلاش، حتماً با قدرت نور فلاش (Flash Power) نیز بازی کنید. گاهی لازم است قدرت فلاش را کمی کاهش دهید — مثلاً نیم استاپ یا یکسوم استاپ — تا نور روی سوژه بیش از حد شدید نباشد و تعادل نوری بین سوژه و پسزمینه حفظ شود.
این تکنیک ترکیبی از هنر و فیزیک نور است و با کمی تمرین میتواند عکسهایی خلق کند که هم حس حرکت دارند و هم از وضوح و درخشش خاصی برخوردارند.
۹. صبور و انعطافپذیر باشید
اگر برای اولین بار قصد دارید پنینگ را امتحان کنید، بهتر است با ذهنیت آزمایشی و بدون وسواس سراغش بروید. این تکنیک میتواند بسیار لذتبخش و خلاقانه باشد، اما در عین حال گاهی ممکن است ناامیدکننده هم به نظر برسد؛ چون گرفتن عکس دقیق و شارپ در حالی که پسزمینه محو و نرم است، نیاز به تمرین و تجربه دارد.
اگر در یک رویداد خاص مثل مسابقه اتومبیلرانی یا دوچرخهسواری هستید، توصیه میشود فقط به پنینگ اکتفا نکنید. بهتر است بین سبکهای مختلف عکاسی جابهجا شوید؛ چند عکس پنینگ بگیرید و در کنار آن، تعدادی عکس معمولی با سرعت شاتر بالا هم ثبت کنید.
به این ترتیب، در پایان کار مجموعهای متنوع از تصاویر خواهید داشت — برخی با حس حرکت و انرژی، و برخی با وضوح کامل — که میتوانید از آنها در شبکههای اجتماعی، پورتفولیوی شخصی یا حتی برای مشتریان استفاده کنید.
نکتهی مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که در عکاسی پنینگ، انتظار نداشته باشید سوژه کاملاً شارپ و بینقص باشد. هدف این تکنیک، نمایش نسبی وضوح سوژه در مقایسه با پسزمینه است. در واقع، مقدار کمی تارشدگی در خود سوژه نهتنها ایراد محسوب نمیشود، بلکه میتواند بهطور طبیعی احساس سرعت و حرکت را تقویت کند.
پنینگ ترکیبی از کنترل فنی و حس هنری است. هر بار که تمرین میکنید، درک بهتری از هماهنگی بین سرعت شاتر، ریتم حرکت و زاویه دید پیدا خواهید کرد. با صبر و انعطاف، خیلی زود متوجه میشوید که چگونه از هر صحنهای تصویری پر از پویایی و زندگی بسازید.
۱۰. از پنینگ در روزهای آفتابی نترسید
در عکاسی پنینگ معمولاً لازم است سرعت شاتر را تا حد قابلتوجهی پایین بیاورید تا حرکت در تصویر دیده شود. در شرایط نوری ضعیف (مثل عصر یا محیطهای سایهدار)، این کار ساده است، اما در یک روز آفتابی و روشن، کاهش سرعت شاتر میتواند باعث نوردهی بیش از حد (Overexposure) شود.
خوشبختانه چند روش ساده برای کنترل این موضوع وجود دارد:
ابتدا ایزو (ISO) را تا حد ممکن پایین بیاورید؛ عدد ISO 100 گزینهای عالی است. سپس دیافراگم (Aperture) را تا حد زیادی ببندید — مثلاً روی f/16 یا حتی بالاتر تنظیم کنید.
در شرایط عادی، چنین دیافراگم بستهای ممکن است اندکی از وضوح تصویر بکاهد (بهدلیل پدیدهای به نام پراش نور یا Diffraction)، اما در عکاسی پنینگ که خودِ تصویر کمی محو است، این مسئله اهمیت چندانی ندارد.
اگر با این تنظیمات هنوز هم سرعت شاتر بهاندازهی کافی پایین نیست، از فیلتر پلاریزه (Polarizing Filter) یا فیلتر ND (Neutral Density Filter) استفاده کنید.
این فیلترها بخشی از نور ورودی را مسدود میکنند و به شما اجازه میدهند بدون خطر نوردهی بیش از حد، از سرعتهای شاتر پایینتر استفاده کنید — و همچنان جزئیات سوژه و پسزمینه را حفظ نمایید.
در واقع، روزهای آفتابی فرصت بسیار خوبی برای تمرین پنینگ هستند، چون نور کافی برای ثبت رنگهای زنده و پسزمینههای پرکنتراست فراهم است. فقط باید نوردهی را با تنظیمات مناسب کنترل کنید.
۱۱. ترکیببندی (Composition) را فراموش نکنید
در ابتدای یادگیری پنینگ، تمرکز شما معمولاً بر کنترل فنی تصویر است — مثل سرعت شاتر، فوکوس یا جهت حرکت دوربین. اما وقتی با اصول فنی آشنا شدید، باید به جنبهی هنری کار یعنی ترکیببندی تصویر توجه کنید.
در زمان دنبال کردن سوژه، طبیعی است که ناخودآگاه آن را در مرکز قاب نگه دارید. هرچند این کار اشتباه نیست، اما گاهی باعث میشود تصویر یکنواخت و بدون پویایی به نظر برسد. بهتر است گاهی سوژه را کمی به سمت یکی از اضلاع کادر (چپ، راست، بالا یا پایین) منتقل کنید تا حس حرکت و تعادل بهتری در تصویر ایجاد شود.
برای این کار میتوانید از ابزارهای ترکیببندی در دوربین کمک بگیرید.
اگر دوربینتان شبکهبندی (Grid Display) دارد، آن را فعال کنید تا بتوانید از قاعدهی یکسومها (Rule of Thirds) استفاده کنید؛ یعنی سوژه را در یکسوم چپ یا راست تصویر قرار دهید، نه درست در وسط.
اگر شبکه ندارید، از نقاط فوکوس (AF Points) در منظرهیاب برای تخمین موقعیت استفاده کنید.
با رعایت این نکات ساده، نهتنها حرکت سوژه را بهتر نمایش میدهید، بلکه تصویر نهایی از نظر بصری نیز متعادلتر، چشمنوازتر و حرفهایتر خواهد بود.
جمعبندی نهایی
حالا که این مقاله را تا انتها خواندهاید، آمادهاید تا خودتان دستبهکار شوید و عکسهای پنینگ خیرهکنندهای ثبت کنید.
دوربینتان را بردارید، بیرون بروید، و شروع کنید به تمرین. سعی کنید با سوژههای مختلف، سرعتهای شاتر متفاوت و موقعیتهای گوناگون کار کنید تا بهتدریج تسلط بیشتری بر این تکنیک پیدا کنید. یادتان باشد، پنینگ ترکیبی از مهارت فنی و احساس هنری است — هر بار که تمرین میکنید، نگاهتان به حرکت و نور دقیقتر میشود.
و مهمتر از همه، از فرآیند یادگیری لذت ببرید!
حالا نوبت شماست:
آیا تا به حال پنینگ را امتحان کردهاید؟
آیا عکسی گرفتهاید که به آن افتخار کنید؟
تجربهتان را با دیگران به اشتراک بگذارید و بگویید چه چیزی در این سبک عکاسی برایتان جذابتر بوده است.